حسن روحانی در آخرین سخنان خود، بیش از هر زمان دیگر، از چهره ظالمانه و کریه رژیم پرده بر می دارد و در همان حال نشان می دهد که در گذشته تا چه حد به مردم ایران دروغ گفته و وعده های توخالی داده و اکنون هم همچنان از گسترش ذلت و رنج مردم ایران ابراز خرسندی میکند و تاکید دارد که این سیاست ادامه خواهد یافت و رژیم، اعتنایی به وضع مردم ندارد و اهمیتی برای آن قائل نیست.
روحانی در آخرین سخنان خود در هیات دولت، از جمله میگوید که “مهم آن نیست که سفره مردم ایران هر روز کوچکتر میشود، بلکه مهم آن است که مردم ایران از آرمان خود (یعنی همان خواستههای استعمارگرانه رژیم) دست بر نمیدارند و دست برنخواهند داشت”.
در این ادعای شیادانه از زبان حسن روحانی، فریبهای بسیار نهفته است که مهمترین آنها، همان جملهای است که در اول سخنانش گفت، و اظهار داشت: «مهم نیست که مردم ایران در شب، سفره کوچکتری داشته باشند و در سختی زندگی کنند. این مهم نیست. مهم آن است که دشمن ما بفهمد که مردم ایران، حتی با آن که سفره آنان کوچک شده، از آرمان خود و از وفاداری نسبت به نظام خود دست بر نمیدارند و به حاکمان اصلی خود اعتماد دارند. این مهم است».
سخنان هفته پیش حسن روحانی است که چند ماهی پس از کشتار آبانماه مردمانی که در اعتراض به سختی معیشت و گرانی بنزین به خیابان ها آمده بودند و رژیم بیش از یک هزار نفر از آنان را درو کرد.
این سخنان یک بار دیگر از فریبکاریها و دروغپردازی های رئیس جمهوری حکومت اسلامی ایران پرده بر میدارد، ولی موجب شگفتی نمیشود، زیرا رژیم از روز نخست دروغگو و فریبکار بوده و حسن روحانی دست پرورده این رژیم و تغذیه کننده از آزمونهای روح الله خمینی بوده که گفته بود فقر را در ایران ریشه کن میسازد و این سرزمین را بهشت می کند. ولی فردای روزی که به قدرت رسید، خطاب به مردم گفت: «ما برای ازران کردن خربزه انقلاب نکردیم، بلکه انقلاب کردیم که اسلام را به عظمت برسانیم – ملت ایران عددی نیست».
حسن روحانی، در جریان پیکار انتخاباتی، یک کلید نمادین چوبی به دست گرفته و ادعا میکند که با آن همه قفلهای بسته را باز خواهد کرد و همه دشواریها را از پیش پای مردم برخواهد داشت.
نتیجه آن که، در هفت سال دوران زمامداری او، مردم ایران بسیار فقیرتر شدهاند و علت، آن است که رژیم به فتنهگریها و دخالت در امور کشورهای همسایه و برنامههای موشکی و اتمی ادامه داده و ایالات متحده را به آن جا کشانده که از برجام بیرون آید و تحریم ها را دوباره برقرار کند.
پول مردم ایران را به حزب الله و انصارالله و کتائب حزب الله و انواع گروههای ترور دیگر دادهاند و امروز روحانی ادعا میکند که مهم نیست اگر مردم گرسنه میمانند، مهم آن است که رژیم از هدفهای خود دست برنمیدارد و به سرکشی در برابر جامعه جهانی ادامه میدهد و آن چه را که روحانی “آرمان ملت ایران” مینامد، یعنی گرایشهای استعماری و کولونیالیستی رژیم در دنیای مدرن را، همچنان دنبال می کند.
روحانی ادعا میکند که این را ملت ایران میخواهد، و هنگامی که ملت به خیابان میآیند و فریاد میکِشند “فلسطین را رها کن، فکری به حال ما کن”، آن ها را عاملان بیگانه مینامند و به زندان میاندازند و حتی اعدام میکنند و به گریه آن مادر گرسنه و فرزندان گرسنه ترش اعتنایی ندارند و بعد هم ادعا میکنند که سفره کوچکتر، مهم نیست، مهم آن است که رژیم هدفهای فتنه گرانه خود را در منطقه همچنان ادامه دهد و نفتکشهای بیگانه را در خلیج فارس منفجر سازد و کارجویان افغانی را به رودخانه بیاندازد و شرکت کنندگان در اعتراضات مردمی را به اعدام محکوم کند.
حساب کنید که در روزهای اخیر، از ترس خیزش مردمی، چند نفر را کشته و یا به اعدام محکوم کردهاند! در اصفهان، همین امروز حکم اعدام هشت تن را اعلام کردند.
این نگونبختان، مردم نیستند؟
اکنون بیش از چهل سال است که بر مردم ایران ستم میکنند و با برخی بازیهای نمایشی، و با ادعای دموکراسی اسلامی، زبان ها را میبُرند و دهان ها را میبندند و نقشههای فتنهگرانه خود را به حساب مردم مینویسند و به فریبکاری ادامه میدهند.
نابخشودنیترین بخش از سخنان حسن روحانی در آن اظهارات، این است که ادعا میکند “مهم تر از سفره شب مردم، آن است که ملت به رژیم وفادار باشد و از آن جانبداری کند”.
همه سازمانهای حقوق بشر و همه سران کشورهایی که برای ارزشهای انسانی اهمیتی قائل هستند، یکصدا میگویند که رژیم حاکم بر ایران، ظالم ترین حکومت دیکتاتوری در دنیاست.
اگر هم ظالمترین نباشد، در ردیف کره شمالی قرار دارد که مردم آن در اثر فقر و گرسنگی و بیماری میمیرند و کودکانشان رشد نمیکنند، ولی حکومت پیونگ یانگ به ساخت بمب هستهای و موشکهای کوتاه و بلند ادامه میدهد و افتخار میکند که گرچه سفره مردم کره شمالی روز به روز کوچکتر میشود، ولی مردم، همچنان از رژیم جانبداری میکنند و به آرمان های حکومت وفادار هستند.
ایران – کره شمالی شده است.
ایران، همان کشوری که روزگاری دروازه تمدن بود، امروز در ردیف بدبختترین رژیم کمونیستی، در کنار کره شمالی قرار گرفته و حسن روحانی به آن افتخار میکند.
امروز، خودشان تائید میکنند که پولی به هدف سیر کردن شکم مردم، برایشان باقی نمانده است.
حسن روحانی خطاب به بانک مرکزی ایران میگوید: بکوشید همچنان ارز کافی برای خرید مایحتاج داشته باشیم. زیرا می داند که در آینده نزدیک، حتی چنین پولی نیز وجود نخواهد داشت.
حتی دولت چین هم خرید نفت از آنها را به حداقل رسانده، زیرا از تحریمهای آمریکایی می ترسد و سود خود را در تجارت با آمریکا، بر جلوگیری از سقوط رژیم ایران برتر می داند.
کره جنوبی نیز خرید نفت از رژیم ایران را متوقف ساخته و حتی مبلغ بدهیهای خود به ایران را نیز به علت تحریمهای بانکی بین المللی، نمی تواند منتقل کند.
در چنین موقعیت دردناکی، علی خامنهای بر بودجه سپاه پاسداران و برنامههای اتمی و موشکی رژیم میافزاید و سپاه پاسداران نیز برای آن که نشان دهد بودجههای اعطایی به آن نهاد به هدر نرفته، یک جنگنده را به عنوان “طراحی و ساخت بومی” به ارتش تحویل میدهد، که نامش را کوثر نهادهاند، و این همان هواپیمایی است که پیشتر با نام آذرخش ساخت آن را اعلام کرده بودند که در واقع همان هواپیمای افپنج آمریکایی است که شصت سال پیش به ایران فروخته شد، و حتی در آن هنگام دارای پائینترین سطح تکنولوژی هواپیمایی زمان محسوب می شد.
بله، علی خامنهای نیز سخت به آرمانهای حکومت پایبند است و نان شب مردم را به سپاه میدهد که جنگنده بسازد و اتم بسازد و موشک بسازد – و خدا میداند که همه این تسلیحات، در میدان واقعی جنگ، جقدر کارآیی داسته باشد.
حسن روحانی پیش از انتخابات، و کوتاه مدتی پس از رسیدن به مقام رئیس جمهوری، ادعا کرده بود که میخواهد از ماجراجوییهای خارجی دست بردارند و پول کشور را در راه مردم هزینه کند.
ولی حالا در کنار میز صدارت مینشیند و میگوید که مهم نیست اگر مردم ایران هر روز گرسنه تر میشوند، ولی مهم آن است که حکومت به آرمان های تجاوزکارانه خود همچنان پایبند است و به خواست جهانی و فشارهای ایالات متحده بی اعتنایی میکند.
سپاهیانی که زیر نام نماینده مردم وارد مجلس یازدهم شدهاند، به حسن روحانی هشدار میدهند که مبادا از خط علی خامنهای منحرف شود، که اگر چنین کند، زندگی را بر او تباه خواهند کرد.
حسن روحانی نیز میداند که بیش از یک سال به پایان دوران ریاست او باقی نمانده است و نمیخواهد در این پایان عمری، به سرنوشت آخوند محمد خاتمی دچار شود که هم ممنوع السخن و هم ممنوع التصویر است و میرحسین موسوی و آخوند مهدی کروبی، با گذشت نُه سال، همچنان در خانه خود زندانی هستند و بهای مبارزه سیاسی خود را میپردازند و تا زمانی که رژیم سقوط نکرده، آنها هم در زندان خود باقی خواهند ماند.
اینها که حکومت را در دست دارند، مُشتی دزدان دریایی هستند که بر کِشتی ملت بزرگ ایران مسلط شدهاند و تا آخر همچنان میخواهند بدزدند و چپاول کنند و به غارت ببرند.
به هشدار سی سال پیش هادی خامنهای، برادر علی خامنهای، باز میگردیم که گفته بود: «حکومت، حتی با کفر، باقی میماند، ولی با ادامه ظلم، بالاخره نابود خواهد شد».
اورشلیم – شنبه هفتم تیرماه ۱۳۹۹ خورشیدی، بیست و هفتم ژوئن ۲۰۲۰ میلادی