کورونا از ایران می رود و حکومت بی کفایت را نیز با خود خواهد برد! تفسیر سیاسی هفته، نوشتۀ منشه امیر
کورونا آمد و نشان داد که چیزی به نام دارالاسلام و دارالحرب در دنیا وجود ندارد.
سراسر کره خاکی یکی است و نمی توان آن را این چنین تقسیم بندی کرد.
کوروها ثابت کرد که شرق و غرب ندارد،
آسبا و اروپا ندارد،
ایران و اسرائیل ندارد،
پیشرفته و پسرفته ندارد،
غنی و فقیر ندارد و حتی رن و مرد ندارد.
کورونا نشان داد که همه آدمیان در این کره خاکی یکسان هستند و هنگامی که مصیبتی این چنین رخ می دهد، حتی اگر در ووهان چین باشد، می تواند سراسر جهان را فرا بگیرد.
کورونا ثابت کرد که همه برابر هستند، همه یکسان هستند و همه در خوب و بد یکدیگر شریک می باشند.
این پیام نیک یک ویروس پلید است که بیش از یکصد هزار مردم جهان را مبتلا ساخته، بیش از پنج هزار نفر را به کشتن داده، و هنوز شیهه می کشد و با شتابی بیشتر پیش می رود.
کورونا سخن سعدی، شاعر و اندیشمند بزرگ ایرانی را ثابت کرد که گفت: بنی آدم اعضای یکدیگرند و گفت: چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار.
امروز می بینیم که حکومت ایران برای رویارویی با کورونا، دست تمنا به سوی چین، ترکیه، روسیه، ژاپن و کشورهای اروپایی دراز می کند – ولی یک کشور را استثنا می گذارد که همانا ایالات متحده است که از دیدگاه حکومت ایران نجس است و اسلام و ایران را ممکن است آلوده سازد.
ولی حتی از قول آیت الله مکارم شیرازی نقل می شود که وقتی واکسن ساخت اسرائیل به بازار آید، مانعی ندارد که مسلمانان ایران و جهان نیز از آن استفاده کنند.
البته دفتر آیت الله انتشار این سخن را نادرست می داند و ادعا دارد که مکارم شیرازی درباره چنین مطلبی، سخنی بیان نکرده است و دیدگاهی عنوان نساخته است.
کورونا نشان داد که بشریت یکی است و اگر انسان ها می خواهند به رفاه و نیکبختی و پیشرفت و تعالی برسند، باید به هم دست همبستگی بدهند.
تنفر را به دور ریزند و مهر را جایگزین آن سازند.
این بزرگترین پیام نیک یکی از پلیدترین پدیده های ضد انسانی بود.
نشان داد که در این کره خاکی، همگان به یکدیگر نیاز دارند و همگان می توانند به همیاری روی آورند و دست کمک به یکدیگر بدهند.
به حکومت اسلامی ایران بگوئید که تنفرزایی را کنار بگذارد.
از شعار مرگ بر آمریکا دست بردارد و بیش از این، عربده مرگ بر اسرائیل سر ندهد.
بیایند دست دوستی دیگران را بفشارند و با آنان پیمان همکاری ببندند و از فتنه گری دست بردارند.
ولی گام نخستشان باید آن باشد که با ملت ایران آشتی کنند.
از ایران ستیزی دست بردارند و به نبرد بیهوده خویش علیه فرهنگ ایران زمین پایان دهند.
بدانند که حتی اگر یک هزار سال بر این ملت فرهیخته فرمانروایی و ستمکاری کنند، باز هم نخواهند توانست فرهنگ والای ایرانی را نابود سازند و فرهنگ بیگانه را جانشین آن سازند.
از کورونا درس عبرت بگیرند و در راستای تعقل و انسانیت و بشردوستی پای گذارند و از شیوه های کنونی دست بردارند.
کورونا یک پیام دیگر نیز داشت و آن این که یک بار دیگر ثابت شد که سران حکومت اسلامی افرادی بی تجربه و بی دانش و بی کفایت هستند.
از چپ و راست دروغ می کویند و در هر چکه آبی تصویر دشمن را مشاهده می کنند و از سایه خود نیز هراس دارند.
روزهای متوالی رسیدن ویروس به ایران را پنهان نگاه داشتند.
چکونه می توانستند به مردم توضیح دهند که شیوع این ویروس از زیارتگاهی آغاز شده که مردم به آن جا می رفتند که شفا بجویند و به ویروسی مبتلا شدند که جانشان و جان بشریت را به خطر انداخته است؟
آن ها جنایت کردند، زیرا بروز این ویروس را از مردم پنهان داشتند.
خامنه ای آگاه شده بود که چنین ویروسی به قم رسیده است.
او دیگر نمی گذاشت که مداحان دستبوسی کنند و یا به او نزدیک شوند.
روزهای اول مرتبا به مردم دروغ گفتند و پرده پوشی کردند و کوشیدند چنین تداعی کنند که چیزی رخ نداده و زندگی به حال عادی ادامه دارد.
دنیا رفت و آمد به چین را متوقف ساخته بود، ولی سپاه پاسداران، که خود را مالک اصلی این سرزمین و حکومت می داند، دستور داد که پروازهای ماهان به چین ادامه یابد.
آن ها به قطعات یدکی نیاز داشتند و مردن مردم ایران برایشان مهم نبود.
ساخت موشک مهم تر بود.
خامنه ای جنایت کرد در این که نگذاشت خبر شیوع کورونا، آن هم از زیارتگاه قم، به آگاهی مردم ایران برسد.
حکومت خیانت کرد به مردم ایران، زیرا از بستن زیارتگاه روی گرداند و حاضر نشد قم را قرنطینه کند.
نتیجه آن شد که، ویروس با سرعت زیاد در سراسر ایران شیوع یافت و این وطن باستانی به مرکز صدور کورونا به کشورهای دور و نزدیک، از ترکیه تا استرالیا و از عراق تا کانادا مبدل گردید.
این خیانت است و جز خیانت، نام دیگری ندارد.
حسن روحانی به مردم ایران خیانت کرد، هنگامی که این ویروس را پدیده ای قلمداد ساخت که امروز آمده و همین فردا می رود.
به پوتین گفت نترسید، زیرا رژیم ما بر کورونا تسلط کامل یافته است.
به موازات این ادعا، در رسانه ها نیز اعلام کرد که تا سه روز دیگر، همه چیز به حال عادی باز خواهد گشت.
به جای آن که به مردم هشدار دهد که از رفت و آمد و سفر دست بردارند و خطر را جدی بگیرند و به همه تدابیر احتیاطی دست بزنند، ادعا کرد که یک چیزی آمده است و همین فردا پس فردا می رود.
سخت ترسیده بودند که چون این مصیبت و ابعاد آن را نمی شناسند و از نظر سازمانی، قادر به مدیریت آن نیستند، پایه های حکومتشان سخت لرزان شده است.
از این رو بیشترین تلاش را کردند که ابعاد خطر را از دید مردم پنهان سازند و علی خامنه ای نیز از کورونا به عنوان “آن بیماری کذایی” نام برد.
حالا ترفند تازه ای اندیشیده اند تا ذهن مردم ایران را منحرف کنند و بر بی کفایتی و بی لیاقتی خود سرپوش گذارند و نادانی ها و ناتوانی های خود در رتق وفتق امور را پنهان سازند.
حالا علی خامنه ای ادعا می کند که این یک ویروس نیست بلکه یک حمله میکربی است که از جانب آمریکا آغاز شده است.
فرماندهان سپاه پاسداران نیز در یک استدلال کودکستانی ادعا می کنند که آمریکا این ویروس را تولید کرد که اقتصاد ایران را به ورشکستگی بکشاند – یعنی، به ادعای آنان، آمریکا آمده است که هر دو چشم خود و ملت های جهان و کل بشریت را از حدقه بیرون آورد تا شاید یک چشم رژیم ایران را کور کند.
حسین سلامی و اسماعیل قاآنی و آخوند طائب و دیگران، خود خوب می دانند که تحریم های اقتصادی آمریکا، هر دو چشم رژیم ایران را کور کرده و به ویروس کورونا برای رسیدن به چنین هدفی نیاز نبوده است.
به دلیل همین واقعیت است که محمد جواد ظریف التماس نامه برای دبیرکل سازمان ملل می فرستد که بیائید بر آمریکا فشار آورید که تحریم ها را بردارد تا ما بتوانیم با کورونا مبارزه کنیم و آن را ریشه کن سازیم.
ظریف خوب می داند که مبارزه موثر با کورونا، به پول کلان نیازی ندارد، بلکه سازماندهی و درایت و کاردانی می خواهد – چیزی که در حکومت ایران یک ذره آن هم وجود ندارد.
اروپا به ایران برای مبارزه با کورونا کمک مالی می دهد.
ژاپن به ایران چند میلیارد ین هدیه می کند و سازمان جهانی بهداشت وسائل و امکانات زیادی را در اختیار ایران می گذارد.
ولی مشکل در آن است که خانه از پای بست ویران است و هیچ اطمینانی وجود ندارد که همین کمک ها نیز به مصرف واقعی برسد و حیف و میل نشود.
ظریف خوب می داند که آن پنج میلیارد دلاری که حکومت ایران از صندوق بین المللی پول درخواست کرده، نه برای مبارزه با کورونا، بلکه به هدف ادامه برنامه های اتمی و وموشکی و یاری رسانی به سازمان های ترور بین المللی می باشد.
مگر دنیا کودکستان است که شما این استدلال های ابلهانه را عنوان می کنید؟
و یک پیام به ملت خوب ایران، ملتی که داغذار است و در طول چهل و یک سال، مصیبت های بسیار متحمل شده است.
کورونا آمد، و کورونا می رود. شاید چند ماهی طول بکشد،
ولی ایرانیان، همانند همه ملت های جهان، این آفت را بالاخره پشت سر خواهند گذاشت.
ایران زمین در طول دو هزار و پانصد سال موجودیت خویش، مصیبت های بسیار دیده است. وبا و طاعون و آنفلوآنزای اسپانیایی و مصیبت های دیگر را پشت سر گذاشته است.
و این بار نیز، مردم ایران می توانند همه طاعون ها را به زباله دان تاریخ بیافکند. و چنین خواهند کرد!
