فرد صابری- بعد از شکست انتخاباتی «دموکراتها» در سال ۲۰۱۶ و ورود رئیس جمهور جدید به کاخ سفید، روزی نیست که چپهای دموکرات چینوطنی دست به کارشکنی، توهین، دروغپراکنی و انتشار جعلیات، از طریق رسانههای همسو با آنان- که کم هم نیستند- نزده باشند تا آنجا که حتی به استیضاح چندین وزیر و خود رئیس جمهور نیز انجامید که با شکست مفتضحانه روبرو شد.
چپ و سبزهایی که حزب دموکرات آمریکا را به قبضه درآوردهاند و خود را طرفدار صلح و آب و هوا نیز قلمداد میکنند با شکست تمام تلاشهایشان، اکنون به روحیهی آنارشی خود متوسل شده و «آنتیفا» را از آستین در آورده و در ادامهی ناهنجاریهای اخلاقیِ خود، از آن رونمایی نمودند.
در همین پیرو و از آنجا که سیاست دنیا رو به تغییر و دنیا به سمت سیاستهای ارزشمدار میرود، چپهای دمکرات به همراه سبزها و رفقایشان در بعضی از کشورهای اروپایی با حمایت چینِ ضد خلق و ملیجکهای جمهوری اسلامی در ایران به مقابله با این سیاست برخاستهاند.
در چهل سال گذشته، دلالانِ گلوبالیسم که قرار بود با شکوفایی اقتصاد، مردم دنیا را به پیش سوق دهند و نظم جهانی جدید همراه با صلح و آرامش بر قرار سازند، با ویروس کرونای رفقای چینی در عرض چند ماه واژگون شد و بهم ریخت.
این سیاست که با «وعده- وعیدها»ی فراوان مبلغِ تحول اقتصادی و حقوق بشر برای همه بود نه تنها قادر به این کار نشد بلکه تمام تبلیغات آنها به عدهی معدودی از شرکتهای بزرگ چندملیتی و سر پا نگاه داشتن رژیمهای استبدادی و تروریستپرور مانند جمهوری اسلامی ملایان در ایران ختم شد و مردم دنیا را با پروپاگاندای دروغین- فیکنیوز- سرگرم کردند.
وعدهی مسکویچیهای اسبق و چینوطنیهای امروز در نهایت به اینجا رسید که با حمایت تروریسم اسلامی آن را به دنیا عرضه و از این طریق منطقهی خاورمیانه را به ویرانه تبدیل کردند و مردمانش زیر پای فرقههای متعدد اسلامگرا کشته یا آواره و بیخانمان شدند.
سیاستِ جهانوطنهای بیوطن، در قالب شعارهای پوچِ حقوق بشری اما تبعیضگرایانه، کشورهای خاورمیانه را به خرابه تبدیل کرد و گرچه کمونیسم شوروی در هم پاشیده شد اما مدل اقتصاد گلوبالچینیسم کمونیستی بدکیفیت و تروریسم اسلامی را جایگزین کرده و اسلام افراطی را به غرب ارائه کردند؛ چنانکه طی چهل و یک سال گذشته، تاریخ و فرهنگ کشورهای دموکراتیک را بهم ریختهاند.
دمکراتهای چپ همواره با کمک سبزها که، هیچگاه برنامهی صحیح برای ارائه نداشتهاند، در مقابل دکترین سیاستهای ارزشمدار- انسانی از طریق وعدههای پوچ و لفاظی با کمک اسلامیستها به آشوب و هرج و مرج دست زده و با شیوههای مختلف در مقابل آن ایستادگی و به تخریب متوسل شدهاند که، در آخرین مورد همین وقایع آمریکا میباشد.
یکی از گزینههای مورد حملهی صلحطلبانِ هرج و مرجگرا، کنیسههای مهم یهودیان در کشورهای مختلف با به آتش کشیدن و تخریب مقبرههای آنان است. از دیگر صفات این گروه، جنگ نژادی در مراکز مهم سیاسی شهری مختلف از قبیل فرمانداری و استانداریهاست که معمولا در اختیارشان بوده و از همین طریق در راستای اهداف خود بهرهبرداری نمودهاند.
نکتهی قابل تامل ابزار مهم این گروه رسانههای متعددی است که به فیکنیوز معروف شدهاند. وظیفهی این رسانههای بدطرف، وارونه جلوه دادن وقایع، توجیه و صحنهسازی همراه با مظلوم نشان دادن و حمایت از گروههای آشوبگر، آنارشیست و فاشیست در کشورهای مختلف دنیاست.
با نگاهی کوتاه به سالهای نه چندان دور، به روشِ کاری این سیاستمداران چپگرا و حامیانشان بیشتر واقف خواهید شد. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۴ و در دورهی ریاست جمهوری اوباما، همین روش برای یک رنگینپوست به نام «اریک گانر» رخ داد اما فیکنیوزها هرگز به آن نپرداختند و به سادگی از کنارش گذشتند.
آنچه مشهود است در رابطه با استفادههای ابزاری و غوغاسالاری، اسلامگرایان و چپهای ورشکسته در یک جبهه با یکدیگر همسو و از یکجا تامین میشوند که شرکتهای چندملیتی چین همراه با نهادها و افراد مختلف وابسته به دزدسالاران حاکم در ایران، در اروپا، آمریکا و کانادا با حمایت کامل، اهداف خود را به پیش میبرند.
نژادپرستی در هر شکلی محکوم است ولی جالب توجه اینجاست که فرماندهی کل پلیس شهر مینیاپولیس و مهمتر از همه وجود باراک اوباما در قاموس یک رنگینپوست بر کرسی شخص اول آمریکاست که رسانههای چپگرا در مورد وقایع این روزهای آمریکا حرفی از آن به میان نمیآورند.
این رسانههای ضد ارزشهای انسانی حتی حاضر نیستند کشتار بالغ بر هزار پانصد تن ایرانی را به عنوان نسلکشیِ قرن بیست و یک در اعتراضات آبانماه که تعداد زیادی از آنان دانشآموز بودند و هرگز به خانه برنگشتند بپردازند.
اکثر تظاهرکنندگانی که، به تقابل هرج و مرجطلبانه با دولت آمریکا روی آوردهاند؛ سفید پوست هستند و با طراحی گروه معروف به آنتیفا (Antifa Provovateur) نظم عمومی را بر هم زدهاند. این افراد که خود را ضد فاشیست و نازیست میدانند حتی به کنسیهی لسآنجلس (موزهی هلوکاست) حملهور شده و با نوشتن شعار روی در و دیوار آن، تفکر درونی و واقعی خود را نشان دادند تا ثابت شود آنچه در آمریکا به وقوع پیوسته نه اعتراض علیه نژادپرستی بلکه برنامهای طراحی شده از سوی کسانیست که در عرصهی داخلی و خارجی قافیه را به سیاستهای ارزشمدار باختهاند.
غوغاسالاران چپِ دموکرات به دنبال پاک نمودن صورت مسئله- ناتوانی در راهبرد سیاسی- اقتصادی- هستند که درواقع شلیک به پای خود میباشد. آنها همواره بارها و از راههای مختلف قصد تخریب دولت کنونی آمریکا را داشته و هر بار نیز شکست خوردهاند.
متوسل شدن به آنارشی، غارت و خرابکاری قطعا میتواند آخرین راهکار چپهای دموکرات باشد چرا که این عمل نشان میدهد این تفکر ورشکسته چیزی برای اندیشیدن ندارد؛ به همین دلیل نه قادرند و نه دیگر میتوانند با پروپاگاندا و دروغ سیاستهای کلان بینالمللی را در افکار عمومی دنیا تغییر دهند.
با این تفاصیل، ضد ارزشِ گلوبالچینیسمها شاید بتواند عدهی محدودی را با پول و ابزاریهای نامتعارف به طرف خود سوق دهد ولی اکثریت مردم جوامع غرب هوشیارتر از آن هستند که با اطلاعرسانی دروغین تحت تاثیر قرار گیرند زیرا به عنوان واضحترین مثال، ورود ویروس کرونا با تمام خساراتش یک راستیآزمایی با خود همراه داشت و مردم دنیا فهمیدند که وعده و وعید دهها سالهی گلوبالیسم اقتصاد چینی تهی بوده و مردمی که صدها سال برای دستیابی به فرهنگِ آزادی و دموکراسی زحمت کشیدهاند آن را با تفکر بنجل چینی عوض نخواهند کرد.