انتظار و امید داشتند که اگر جو بایدن پیروز شود و ریاست جمهوری ایالات متحده را به عهده بگیرد،خیلی زود خواهد آمد و تحریمها را باطل خواهد کرد و رژیم ایران را از این تنگنا بیرون خواهد آورد.
حسن روحانی پس از اعلام پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری بی آنکه نامی از او ببرد به مردم ایران مژده داد که در ظرف سه ماه آینده تحریم ها به کلی باطل خواهد شد.
او گفته بود که تحریم ها شکست خورده است و حکومت ایالات متحده ناکام مانده است و به زودی صادرات نفت ایران از سر گرفته خواهد شد و حتی پیش بینی کرده بودند که در بودجه آینده ایران که هر روز خواهند توانست دستکم یک و نیم میلیون بشکه نفت را صادر و به فروش برسانند و بر این اساس بود که بودجه خود را طرح ریزی کردند.
اما یک هفته پس از به روی کار آمدن این دولت جدید و شکل گرفتن کابینه آن اکنون میبینیم که همه دست اندرکاران و سیاستگذاران به حکومت ایران هشدار میدهند که چنین آسان نخواهد بود.
وزیر خارجه ایالات متحده میگوید که پیش از آن که آمریکا به برجام بازگردد حکومت ایران باید به همه تعهدات جامی خود بازگردد.
باید از غنیسازی ۲۰ درصدی دست بردارد.
باید از به کار انداختن سانتریفیوژهای نسل جدید منصرف گردد و باید های دیگر که همه آنها رسیدن به توافق را بسیار دشوار میکند.
آنتونی بلینکن میگوید که اول حکومت ایران است که باید به این تعهدات بازگردد و آنها را اجرا کند و تنها مدتی پس از آن است که ایالات متحده بازگشت به برجام را عملی خواهد ساخت.
و ظریف میگوید که خیر توپ در زمین شما است ابتدا تحریمها را بردارید و بعد ما به برجام باز میگردیم.
میخواهند به حیله کره شمالی دست بزنند، دولت پیونگ یانگ گفته بود که ابتدا تحریمهای آمریکایی را لغو کنید و آنگاه ما به تعهدات خویش باز میگردیم اما دولت واشنگتن در دوران پرزیدنت ترامپ فریب نخورد و گفت اول توان اتمی خود را باطل کنید و پس از آن است که تحریمهای آمریکایی برچیده خواهد شد.
اگر ظریف و دیگران تصور می کردند که دست اندرکاران سیاسی آمریکا خیلی زود و بدون فوت وقت تحریمها را برخواهند داشت و به حکومت اجازه تنفس عمیق تر خواهند داد اکنون می بینند که اشتباه می کنند.
اما مشکل تنها برنامه های اتمی نیست، کشورهای غربی با تلاش پاکستان برای تولید بمب هستهای مخالفت چندانی نشان ندادند.
فرضشان آن بود که پاکستان بمب هستهای را برای مقابله و ایجاد توازن با دولت هند میخواهد و نه آنکه این اسلحه را علیه دیگران به کار برد.
در مورد کره شمالی نیز همین گونه بود، کره شمالی بمب هستهای را برای جلوگیری از دخالت بیگانگان به هدف برانداختن رژیم کنونی تولید کرده است.
کره شمالی نه قصد تصرف چین را دارد ونه ژاپن را و نه هیچ کشور همسایه یا حتی کره جنوبی را.
پیونگ یانگ می خواهد بماند و رژیم تغییر نکند اما حکومت ایران چنین نیست.
حکومت ایران ادعای منطقهای و اسلامی و حتی بین المللی دارد.
حکومت ایران تهدید میکند که رژیمهای همسایه را بر خواهد انداخت و به جای آن یک حکومت شیعه عدل اسلامی برپا خواهد کرد.
رژیم بسیاری از کشورهای عرب منطقه را تهدید میکند.
رژیم در عراق دخالت نظامی گسترده دارد.
ادعا میکند که میخواهد در سوریه مسلط شود تا آن کشور را به پایگاه نابودی اسرائیل مبدل سازد و همینطور در غزه و لبنان و یمن و نقاط دیگر.
حکومت ایران یک حکومت استعمارگر است با این بهانه که در راه اسلام میجنگد و نه کمتر از آن.
حکومت ایران مرتباً فکر نمیکند که در خلیجفارس میپردازد و کشورهای همسایه را مورد حملات تروریستی قرار میدهد و موشکهای بالستیک تولید میکند که نه فقط اسرائیل را تهدید کند بلکه تهدیدی برای کشورهای اروپایی نیز باشد و حتی امنیت ایالات متحده را به خطر انداخته اندازد.
فرماندهان سپاه پاسداران به صراحت می گویند که میخواهند ارتش آمریکا را از عراق بیرون کنند و در این راه دست به انواع عملیات تروریستی میزنند.
حکومت ایران در عراق و کشورهای دیگر گروه های نیابتی بسیار برپا کرده است که بکشند، جنگ کنند،خون بریزند و بکوشند که بر آن کشورها مسلط شوند و حکومت را به دست رژیم ایران بسپارند. استعمار جدید…
بنابراین برنامه های حکومت ایران برای پیشبرد سلاح های اتمی و موشکی موجب نگرانی همه کشورهای جهان شده است.
سخن از پاکستان یا کره شمالی نیست این را مقامهای حکومت ایران درک نکرده اند و هنوز هم درک نمی کنند که چه کردند در هفته ها و روزهای پیش از به قدرت رسیدن بایدن و همچنین پس از آن که وی مقام ریاست جمهوری را رسماً به دست گرفت به جای آنکه آرام بنشینند مرتباً بها را بالا بردند و به غنیسازی ۲۰ درصدی روی آوردند و با افتخار گفتند که صد و هفتاد کیلو اورانیوم را غنی کردند و آن را در ابعاد ۲۰ درصد که به آسانی میتوان آن را به ۸۰ درصد و ۹۰ درصد برسانند و این یعنی برای تولید بمب هستهای آماده کرد.
آمدند نیروهای آمریکایی را به نابودی و شکست و حمله تهدید کردند. آمدند و بر ابعاد عملیات تعرضی بر علیه آمریکاییها در عراق افزودند و کارهای دیگری نیز انجام دادند تا نشان دهند که یاغی هستند ،سرکش هستند و قانون نمی شناسند و تا آنجا که بتوانند آسیب می رسانند. امیدشان آن بود که بدین سان قیمت را آنقدر بالا ببرند که بتوانند در صورت آغاز مذاکرات با ایالات متحده کمی پایین بیایند.
به گفته علی خامنهای آنها میخواستند که مذاکرات با آمریکا را از موضع قدرت آغاز کنند اما در حساب خود اشتباه کرده بودند.
اکنون وزیر خارجه ایالات متحده می گوید که رژیم ایران تروریست است. وزیر دفاع آمریکا می گوید که رژیم ایران یک خطر امنیتی برای کشورهای منطقه است.
همگان می گویند که نسبت به امنیت اسرائیل تعهد دارند.
آنها درست است که از فروش هواپیماهای جنگنده اف ۳۵ به امارات عربی متحده و یا جنگ افزارهای دیگر به عربستان سعودی در حال حاضر دست برداشتند اما این به معنی رد آن تقاضاها نیست بلکه آنها میخواهند این موضوع را مورد بازنگری قرار دهند و دولت های جدید در امریکا چنین حقی را دارند.
اکنون پرسش در آن است که این معضل را و این گره کور را چگونه می توان باز کرد؟
آیا رژیم ایران حاضر است که ابتدا به برجام بازگردد و مدتی صبر کند تا آن که ایالات متحده مطمئن گردد که رژیم ایران از فتنه گری دست برداشته و آنگاه تحریمها را بردارد؟
از سوی دیگر، کدام تحریمها را بردارد؟
تحریمها علیه حکومت ایران از چندین و چند نوع تشکیل شده است.
یک رشته از تحریمها به خاطر اشغال سفارت آمریکا بستگی دارد.
دیگری در اثر برنامه های اتمی رژیم ایران است.
سومی به موشکهای حکومت ایران مربوط میشود و چهارمی سرپرستی امور تروریستی از جانب حکومت ایران است.
حالا فرض کنیم که ایالات متحده برخی از این تحریمها را بردارد و همه آن را مسلما بر نخواهد داشت و نخواهد توانست بردارد چرا که برخی در اختیار رئیس جمهوری نیست و کنگره آمریکا باید تصمیم بگیرد و حتی اگر کنگره که حزب دموکرات در آن اکثریت دارد چنین تصمیمی بگیرد اجرای آن بسیار دشوار خواهد بود و حتی اگر تحریمهای آمریکایی باطل شود حکومت ایران با کنوانسیونهای دیگر چگونه رفتار خواهد کرد؟
تکلیف اف ای تی اف چه خواهد شد؟
پولشویی و حمایت از ترور؟!!!
آیا حکومت ایران آنها را کنار خواهد گذاشت؟
آیا به این کنوانسیونها خواهد پیوست؟ و در کنار آن با استناد به سخنانی که از زبان رهبران ایالات متحده و دولت تازه آمریکا می شنویم، می بینیم که آنها فقط مسئله اتم را در نظر ندارند.
موشکها را فراموش نکرده اند.
دخالت های حکومت ایران در کشورهای منطقه را از یاد نبردهاند.
تعرض های رژیم ایران نسبت به اسرائیل را نادیده نگرفته و نمی گیرند.
علاوه بر این آنها با دولت حسن روحانی که سه چهار ماه بیشتر به پایان عمرش باقی نمانده وارد مذاکره نخواهند شد.
اما مهمتر از آن جناح تندرو در حکومت ایران است که اجازه نخواهد داد به حسن روحانی که وارد گفتگو با آمریکاییها شود و دست علی خامنهای را در حنا بگذارد.
آنها گفتگو با آمریکا را نمی خواهند و اگر میخواستند پس از پیروزی جو بایدن این رشته تحریکات جدید را انجام نمیدادند که به دنیا نشان دهند که یاغی هستند و سرکش هستند و به مقررات بینالمللی گردن نمی نهند و از هدف های توسعه طلبانه و استعماری خود در منطقه دست برنمی دارند و در چنین شرایطی است که مردم ایران روز به روز فقیرتر میشوند. خودزنی و خودزنی عمدی نسبتاً واژه تازهای در حکومت ایران است.
هیچ چاره دیگری گروههای از مردم ایران در برابر خود برای تامین امرار معاش خویش نمی یابند.
ببینید مردم ایران را به چه ذلت و محنت و سرشکستگی رسانده اند…
شرم داشته باشند…
از این سیاست ها دست بردارند.
تسلط بر عراق و سوریه و لبنان و یمن و دنیای اسلام برای مردم ایران نان و آب نمیشود.
فردی در ایران عمیقاً ابراز نگرانی کرده و گفته بود که ما را از خوردن گوشت و مرغ محروم کرده اند و حتی میترسیم که نان و چایی را از دستمان نیز بگیرد.
ببینید به کجا رسیدهایم، شرم کنید…