اگر آنها بویی از وطن پرستی و میهن دوستی برده بودند و اگر ذرهای دلشان برای منافع ملت ایران می سوخت و اگر می خواستند با فقر و گرسنگی و درماندگی و بیچارگی مبارزه کنند و اگر می خواستند سرمشق کشورهای دیگر جهان باشند، فرصتی برایشان پیش آمده بود که در مذاکرات با آمریکا همه اشتباهات گذشته را کنار بگذارند و راه جدیدی را در پیش بگیرند که به سیه روزی های مردم ایران پایان دهد و امکان پیشرفت ایران و بازگشت به تمدن و رفاه را فراهم سازند.
بیش از ۴۲ سال ستیز با ایالات متحده و دشمنی با اسرائیل هنگام آن رسیده بود که دریابند راه اشتباه را رفتند.
سرشان به سنگ خورده است و هنگام آن است که از گذشته درس عبرت بگیرند و راه خود را تغییر دهند.
اما امروز آنها می گویند که آمریکا باید بدون قید و شرط همه تحریمها را بردارد.
نه فقط تحریم های برجامی بلکه همه تحریمها و از جمله تحریم هایی که از هنگام اشغال سفارت آمریکا در تهران برقرار شده بود.
آیا آنها هرگز حاضر شدند سفارتخانه را به ایالات متحده بازگردانند؟
آیا ابراز آمادگی کردهاند که ستیز با آمریکا را کنار بگذارند؟
آیا گفته اند که می خواهند از برنامههای موشکی دست بردارند؟
آیا اعلام کردند که برنامه های اتمی خود را کنار میگذارند؟
به عکس گفته اند ما به برنامههای خود ادامه میدهیم، تحریمها باید یکجا برداشته شود، نه فقط تحریم های برجامی بلکه همه تحریم هایی که از آغاز تا امروز علیه حکومت ایران از جانب ایالات متحده وضع شده است و آنها همچنین می گویند که نیاز به مذاکره با آمریکا نیست اگر می خواهند به طور کامل به برجام بازگردند و همه تحریمها را لغو کنند و انتظاری نیز از حکومت ایران نداشته باشند نیازی به گفتگو ندارد و برگردند و به وضعیت پیشین بازگردند، بدون آنکه حکومت ایران از این سرکشی و نافرمانی و نقض قوانین بینالمللی و ادامه برنامههای جنگ طلبانه خود دست بردارد.
ممکن است گفته شود که حکومت اسلامی ایران با این شیوه می کوشد در دعوا نرخ تعیین کند و به مرگ بگیرد تا به تب راضی شوند، شاید این شیوهای برای مذاکرات باشد.
شایعه ها بسیار است و ما نمیدانیم که کدام یک درست است.
از یک سو علی خامنه ای می گوید که به هیچ وجه با ایالات متحده نباید وارد گفتگو شد و نباید به حکومت آمریکا اعتماد کرد و از دیگر سو میشنویم که به موازات گفتگوها در وین آنها تماسهایی با ایالات متحده در کشور دیگری داشتند.
کاملا محرمانه و احتمالاً به طور مستقل در این دیپلماسی خود نیز یک لحظه از دروغ پردازی و مردم ستیزی دست برنداشتند.
آنها گفتند: مذاکره با آمریکا نمی کنند مستقیم و غیر مستقیم.
پس در آن دو هتل در وین چه می کنند؟!!!
حکومت ایران می نشیند در یک هتل و چانهزنی میکند و دلالان اروپایی به هتل دیگری میروند و این پیام را به آگاهی ایالات متحده می رساند.
اگر این مذاکره نباشد و اگر این گفتگو نباشد پس چیست؟
اما بعید می دانیم که حکومت پرزیدنت بایدن چنان ساده اندیش باشد که بیاید و امتیازهایی به حکومت ایران بدهد و به شیوه ای رفتار کند که نه فقط از سقوط حکومت جلوگیری کند بلکه امکان ادامه برنامههای اتمی و موشکی رژیم را همچنان به آنها بدهد.
تردید داریم که بایدن بخواهد چنین کاری را انجام دهد اما حکومت ایران بیشترین قلدری را به عمل می آورد و مرتباً اعلام می دارد که در زمینه اتمی و موشکی به دستاوردهای جدیدی دست یافته است و مرتبا آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام میدارد که حکومت ایران یک مورد دیگر از تعهدات برجامی خود را نقض کرده است.
چگونه می تواند چگونه وضعی ادامه یابد؟
حسن روحانی امروز دوباره می گوید که حکومت ایران قصد ساخت بمب هستهای ندارد بلکه اتم را برای امور مسالمتآمیز میخواهد.
چه کسی هست در دنیا که این ادعا را باور کند؟
آنها به اورانیوم ۲۰ درصدی چه نیازی دارند؟
گفته اند که تا ۶۰ درصد هم میتوانند آن را غنی کنیم چه نیازی دارند؟
ادعا میکنند که پیشران اتمی ساخته اند.
کدام پیشران؟ به چه هدف و برای چه استفاده ای؟
در تامین واکسن برای ملت ایران این چنین درمانده اند حالا میخواهند موتور اتمی برای کشتیها و هواپیماها و شاید اتومبیلها تولید کنند؟
در صنعت اتومبیل سازی به پایین ترین مرحله پیشرفت رسیدند.
صنعت اتومبیل سازی آنها نیمه تعطیل شده است.
توان و تکنولوژی آن را ندارند حالا میخواهند بیایند و موتور اتمی برای کشتیها تولید کنند؟
چه کسی است که این دروغ ها را باور کند؟
اول بروند برای مردم ایران واکسن تامین کنند.
میبینیم که در تامین سلامت مردم چقدر کوتاهی کردند.
جان مردم برای آنها هیچ اهمیتی ندارد و هیچ تلاش واقعی برای تامین واکسن به عمل نیاوردند و مرتباً نیز دروغ گفتند و گناه بی کفایتی خود را به گردن ایالات متحده انداختند.
ادعا کردند که آمریکا بود که نگذاشت رژیم ایران واکسن برای مردم کشور تهیه کند.
کیست که این دروغ را باور کند؟
ایالات متحده بارها به حکومت ایران پیشنهاد کرد که در زمینه تامین واکسن با آنها همکاری کند و همیشه این پیشنهاد همکاری را رد کردهاند و تحقیر کردند و علی خامنهای ادعا کرد که اگر بلد هستند بروند برای ملت خود تأمین کنند.
بله
ایالات متحده برای ملت خود را تامین کرده است و امروز واکسیناسیون مردم آمریکا به خوبی پیش میرود و از شمار کشته شدگان و مبتلایان در آمریکا کاسته میشود همان گونه که در اسرائیل است که هم اکنون به پایان راه میرسد و امید دارد که به زودی همه چیز به روی مردم گشوده شود.
اما میبینیم که در حکومت اسلامی ایران نه فقط کوچکترین بهبودی به وجود نیامده بلکه ویروس همچنان گستردهتر میشود و مردم می میرند و یا مبتلا میشود و اقتصاد کشور روز به روز فلج تر میگردد و مسلماً حکومت نیز پولی ندارد که در اختیار مردم محتاج قرار دهد و اگر هم دارد برای حزب الله لبنان است و جهاد اسلامی و فاطمیون و زینبیون و غیره است.
هنوز نمی توان پیش بینی کرد که مذاکرات در وین چگونه پیش خواهد رفت چهارشنبه آینده مرحله دوم آن را آغاز میکنند اما در همان حال نگرانی از سیاستهای شتابزده حکومت ایران نیز ابراز میشود و اسرائیل بیش از هر کشور دیگری در این زمینه نگران است.
آیا بایدن چیزی شبیه دولت اوباما میباشد که به یک توافق نیمبند و جزئی با حکومت ایران بسنده کند؟ که عمر حکومت ایران را دراز تر سازد که ادامه برنامه های اتمی و موشکی رژیم را امکان پذیر سازد که اسرائیل همچنان در خطر باشد؟
امیدواریم که چنین نشود اما دولت پرزیدنت بایدن باید یک واقعیت را بداند و بپذیرد و به آن عمل کند آن هم اینکه حکومت کنونی در ایران رژیمی نیست که بخواهد از برنامههای اتمی و موشکی خود صرف نظر کند و رژیم ایران حکومتی نیست که درصدد بر آید از ادامه فتنه گری در کشورهای همسایه دست بردارد.
این حکومت از اندیشه باطل انهدام اسرائیل دست برنخواهد داشت.
آیا دولت ایالات متحده پیش از آنکه همه تحریمها را لغو کند اطمینان خواهد یافت که حکومت ایران برای همیشه از این برنامه ها دست برداشته است؟
آیا ایالات متحده اصرار خواهد ورزید که همه تأسیسات اتمی و موشکی ایران منهدم گردد که دیگر امکان این فتنه گری ها و اجرای این نقشه های شیطانی را نداشته باشند؟
اگر این تاسیسات همچنان دست نخورده باقی بماند حکومت ایران حتی در صورت متوقف ساختن موقت برنامههای خود به هدف آن که بتوانند امتیازهای مالی را دوباره به دست آورند بعید می نماید که حکومت ایران حاضر شود از برنامه های اتمی و موشکی خود صرفنظر کند و دیگر به فکر دخالت در کشورهای همسایه نباشد.
تلاش دولت پرزیدنت بایدن برای خارج کردن نام حوثی ها از فهرست سازمان های تروریستی بیحاصل بود.
دیدیم که چگونه موجب گستاخی این گروه تروریستی مورد حمایت حکومت ایران گردیده است.
این را به چشم دیدیم…
دولت ایالات متحده و شخص بایدن نیز امروز آن را به چشم خود میبینند. خاورمیانه هنگامی روی آرم آرامش را به خود خواهد دید که حکومت اسلامی ایران نه تنها همه برنامه های اتمی و موشکی خود را متوقف سازد و از دخالت نظامی در کشورهای همسایه دست بردارد و شعار نابود باید گردد را علیه اسرائیل کنار گذارد بلکه همه تاسیسات اتمی و موشکی آن باید برچیده شود در غیر این صورت کوتاه مدتی پس از آنکه حکومت ایران همه امتیازها را دریافت کرد و از ضعف بیرون آمد و قدرت گرفت و نفس تازهای کشید می تواند همه این برنامهها را از سر بگیرد.
این تجربهای بود که پس از انعقاد برجام با باراک اوباما دیدیم و تجربه کردیم.
آیا رژیم ایران اگر این فشارها از روی آن برداشته شود و اگر تحریمها متوقف گردد حاضر خواهد شد این برنامهها را کنار بگذارد؟
این است نگرانی اصلی دولت اسراییل و این است نگرانی اصلی ملت ایران ملتی که شایستگی همه پیشرفت ها و نیکبختی ها و شکوفایی ها را دارد و رسیدن به این هدف تنها یک راه دارد و آن این است که چین و روسیه حکومت ایران را کنار بگذارند .
اروپا از امکان فعالیت های بازرگانی و همکاری با حکومت ایران منصرف شوند و ایالات متحده به این نتیجه برسد که راهی جز ادامه فشارها وجود ندارد.
دیپلماسی پرزیدنت بایدن آن طور که او همواره بر آن اصرار می ورزد و بعید می نماید که به نتیجه مثبتی برسد.
ماه ها خواهد گذشت و بالاخره این واقعیت برای جو بایدن نیز آشکار خواهد شد و تنها یک راه وجود دارد و آن این است که به ملت محنت زده ایران یاری برسانند و تشویق کنند که برخیزد و این حکومت را بر اندازد.