فردوسی در روستای پاژ در ناحیه تبران در طوس چشم به جهان گشود. آرامگاه این شاعر نامدار و زنده کننده زبان پارسی در همان محل میباشد.
کتاب شاهنامه که فردوسی نگارنده آن بود بزرگترین نوشته حماسی جهان میباشد و فردوسی تمام آن را به نظم آورد.
فردوسی درسال ۳۱۹ شمسی زاده شد و در سال ۳۹۹ در سن ۸۰ سالگی از دنیا رفت. فردوسی بیشتر عمر خود را در راه گرداوری تاریخ حقیقی و افسانه ها و روایت های قومی ایرانیان و تنظیم آنها به شعرپرداخت .
در مورد زندگی شخصی وی نوشتار بسیاری در دست است، برخی او را دهقان زاده و از طبقه کارگر و برخی او را اشراف آزاده و از طبقه زمینداران میدانند.
آنچه درست است این است که فردوسی سخت از اشغال میهن خود توسط اعراب وحشی رنج میبرد و حاضر به قبول زبان عربی به جای زبان پارسی میهن خود نبود.
از این روی فردوسی زندگی خود را در بازسازی و زنده نگاهداری زبان پارسی گذاشت.
کتاب شاهنامه کاملا از واژه های پارسی بهره برده به غیر از یک جا که واژه عجم که اعراب به ایرانیان میگفتند به کار گرفته شده.
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
هنگام تنظیم شاهنامه، فردوسی مورد توجه بسیاری از ناموران و ایران دوستان دوره خود قرار گرفت و افرادی مانند حیی بن قتیبه و علی دیلمی وی را پشتیبانی میکردند.
به گفته ایی سلطان محمود غزنوی نه تنها از فردوسی پشتیبانی نکرد بلکه به خاطر این خیره گری و ایران دوستی کمر به قتل او بسته بود. از این رو روایت است که فردوسی کتاب خود را به درگاه سلسله سامانیان آورد و مورد تشویق قرار گرفت.
شوربختانه جمهوری اشغالگر و جنایت کار اسلامی در ایران به این کتاب که بزرگترین گنجینه ما ایرانیان و مردم زمین است دستبرد های بسیار زده و در سبک فردوسی بند های بسیار در ستایش اعراب تازی و اشغالگر به آن افزوده شده.
جای تاسف است که جوانان امروز میهن نمیتوانند به نسخه حقیقی این شاهکار دسترسی داشته باشند و فرق حقیقت و دروغ در جمهوری اسلامی بسیار مبهوم است.
چند بندی از این اشعار که شاید به داستان زندگی امروزه ما شباهت داشته باشد.
این بند ها به دنبال یکدیگر نیستند و فقط جهت درک تاریک بختی ما ایرانیان آورده شده؛