- نسیم شهبازی فعالیت میدانی گستردهی سیاسی داشت و با تولید و پخش تراکت و پرچم شیروخورشید، و دیوارنویسی مخالفت خود را با جمهوری اسلامی به نمایش میگذاشت.
- نسیم شهبازی سالها به عنوان هوادار طرفدار پادشاهی مشروطه در ایران فعالیت میکرد و چند بار بازداشت شده بود.
به تازگی نسیم شهبازی از فعالان سیاسی طرفدار پادشاهی مشروطه پس از حدود سه هفته ربوده شدن، به قتل رسید. دوستان نسیم شهبازی مرگ این فعال سیاسی را «مشکوک» و نهادهای امنیتی را پاسخگوی ربوده شدن و قتل او میدانند.
نسیم (اکرم) شهبازی ۱۵ مهر ماه ۱۳۹۹ در رجایی شهر کرج ناپدید شد و پس از گذشت بیش از سه هفته از ناپدید شدن او در حالی که اداره آگاهی سرنخی از فرد یا افرادی که او را ربوده بودند پیدا نکردند، پیکر بیجانش شامگاه چهارشنبه ۷ آبان ۱۳۹۹ پیدا شد.
او که چهل ساله بود و یک فرزند پسر داشت در توئیتر با نام کاربری «نگان» که از آیدیهای معروف پادشاهیخواهان بود فعالیت میکرد.
نسیم شهبازی سالها به عنوان هوادار طرفدار پادشاهی مشروطه در ایران فعال بود و چند بار سابقه بازداشت داشت. یکی از بازداشتهای نسیم شهبازی در مراسم هفتم آبان سال ۱۳۹۵ در پاسارگاد صورت گرفت. مراسمی که طی آن هزاران ایرانی برای بزرگداشت کوروش بزرگ گرد آمدند بطوری که جمهوری اسلامی به وحشت افتاده و از سالهای بعد مانع حضور مردم در آرامگاه این شاهنشاه باستانی ایران شد.
او در همان سال پیام صوتی معروفی برای فراخوان بزرگداشت کوروش خواند و منتشر کرد که در شبکههای اجتماعی به صورت گسترده پخش شد.
نسیم شهبازی همچنین پرونده دیگری در ارتباط با فعالیتهای سیاسیاش در تهران داشته است.
نسیم شهبازی فعالیت میدانی گستردهای در تولید و پخش پرچم شیروخورشید، دیوارنویسی، پخش تراکت و آموزش فعالان میدانی داشت و همچنین در اعتراضات سراسری شرکت فعال داشت. او همچنین موسس و ادمین کانال «هواداران شاهزاده رضا پهلوی» بود.
عضویت در شورای ملی ایرانیان، ستاد هفت آبان، ارتباط با حزب پان ایرانیست و فعالیت مجازی در قالب «رستاخیز مشروطه ایران» نیز در فعالیتهای سیاسی وی دیده میشود.
قابل توجه است که پیکر نسیم شهبازی به پزشکی قانونی منتقل شده اما هنوز علت مرگ او و اطلاعاتی در این زمینه اعلام نشده است.
از آنجا که نسیم شهبازی نه تنها فعالیت مجازی بلکه فعالیت میدانی گستردهای داشت و از چند سال پیش سابقه بازداشت داشته، دوستان او احتمال ربوده شدن و قتل وی توسط نهادهای امنیتی را قوی ارزیابی میکنند به ویژه آنکه نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی در ربودن و به قتل رساندن مخالفان و دگراندیشه سابقهی طولانی و سیاهی دارند که شاخصترین آنها ربودنهای منجر به شکنجه و قتل است که به قتلهای زنجیرهای معروف شدهاند.